نقد Past Lives: آنچه هست، آنچه بود و آنچه می‌توانست باشد

نقد Past Lives: آنچه هست، آنچه بود و آنچه می‌توانست باشد
نقد Past Lives: آنچه هست، آنچه بود و آنچه می‌توانست باشد

«سلین سونگ»، نمایشنامه‌نویس کره‌ای کانادایی، در اولین تلاشش در کارگردانی‌ و نویسندگی‌ سینما با یک درام رمانتیک مدرن، قصه عشق گرم و دردناکی را تعریف می‌کند که می‌توانست به ثمر برسد. عشقی که به نهایت پتانسیل خود نمی‌رسد چون عشق تابع عوامل خارجی بیشماری‌ست، جدا از احساس عاشق و معشوق به‌ هم. فاکتورهایی مثل مهاجرت، زندگی شغلی و زمان.

«نورا» و «هائه‌سونگ»، دو دوست صمیمی دوران کودکی، به سبب مهاجرت خانواده «نورا» از کره به کانادا از هم جدا می‌شوند. دو دهه بعد، دوباره در نیویورک هم‌دیگر را ملاقات کرده و هرکدام از مواجهه خود با زندگی، سرنوشت، عشق و انتخاب‌های فردی می‌گوید.

دیدار دوباره‌ی اولین عشق، و حضور طرف سومی که در باطن به صمیمیت رابطه‌ی آنها حسادت می‌کند. همه‌چیز آماده‌ی یک داستان تکراری و سطحی‌ست پر از شک و خیانت و بقیه‌ی مشخصه‌های سُوپ آپرایی. اما با وجود اینکه فیلم تنه به تنه‌ی کلیشه‌ها پیش می‌رود حتا لحظه‌ای در دام آن‌ها نمی‌افتد. خبری از پایان‌بندی قصه‌های پریان نیست و فیلم تا انتها رویکرد واقع‌گرایانه خود را نسبت به احساسات انسانی حفظ می‌کند.

سه بازیگر اصلی فیلم، «گرتا لی»، «تئو یو» و «جان ماگرو» مثلث عشقی نامتعارف مورد نظر «سونگ» را تشکیل می‌دهند. مثلثی سیال و ناایستا که به ظرافت تمام، حسادت، حسرت، عشق، ابهام و احترام به مرزبندی‌های رابطه را بدون افراط و تفریط به نمایش می‌گذارد.
به خصوص شخصیت «نورا» با بازی خیره‌کننده «گرتا لی» که قسمت اعظم بار احساسی فیلم را به دوش می‌کشد.

گذشته‌ها گذشته؟

سکانس آغازین فیلم. «نورا»، «آرتور» و «هائه‌سونگ» پشت پیشخوان بار به صحبت نشسته‌اند و چند غریبه سعی می‌کنند برای گذران وقت ارتباط این سه نفر را حدس بزنند. طبیعتا سی و شش سال زندگی سه شخص و پیچ و خم‌ها و تار و پود قصه زندگی‌شان، با چند حدس به دست نمی‌آید و اینجاست که «سونگ» مارا به ۲۴ سال پیش می‌برد.

به گذشته‌ای که موضوع اصلی مورد بحث فیلم است. گذشته‌ای که مرزها و محدوده‌ها را تعریف می‌کند. گذشته‌ای که انسان‌ها را به هم متصل می‌کند و داستان زندگی‌شان را به هم گره می‌زند و گره‌ها را باز می‌کند. گذشته‌. سایه‌ی سنگین یک راه مشخص زیسته و مدفن هزار هزار زندگی نزیسته‌. فکر می‌کنید یک تغییر کوچک در تصمیم بی‌اهمیتی که سال‌ها پیش گرفته‌اید چقدر می‌توانست زندگی امروزتان را دگرگون کند؟

روند خطی روایت فیلم به سه قسمت دوازده ساله تقسیم می‌شود. «نورا» دوازده سال اول را در کره می‌گذراند. «هائه‌سونگ» دوست و همدم و به عبارتی جزئی از “حال” اوست. آنها ناگفته به هم علاقه دارند و این علاقه در اکت‌هایی معصومانه و کودکانه نشان داده می‌شود. تا جایی که مهاجرت خانواده «نورا» به کانادا راهشان را از هم جدا می‌کند و این حس متقابل ناگفته باقی می‌ماند.

کات به دوازده سال بعد. «نورا» ارتباطش با گذشته را تا حد زیادی از دست داده، کره‌ای را به جز با مادرش حرف نمی‌زند، اما هنوز مایل است دوست سابقش را ببیند. مکالمات آنلاینش با «هائه‌سونگ» یادآور دوران شیرین کودکی‌ست و فضای مختصری برای دوباره کره‌ای بودن. این بازگشت به گذشته توأم است با نوعی بلاتکلیفی و سکون که روند نرمال زندگی‌اش را تهدید می‌کند. پس تصمیم می‌گیرد دوباره به واقعیت حاضرش در آمریکا بازگردد و گذشته را به حال خود بگذارد.

دوازده سال بعد. «نورا» اکنون گرین‌کارت دارد و همسری آمریکایی و یک زندگی کاملا جدا از گذشته دورش. از ازدواجش راضی‌ست و به گفته خودش علاقه‌ای به «هائه‌سونگ» ندارد. اما این‌بار بر خلاف دفعه پیش، این گذشته است که به سراغش آمده. «هائه سونگ» به آمریکا سفر می‌کند و «نورا» را می‌بیند. حالا دنیای او مثل پیش شفاف نیست. گذشته با خودش ابری از ابهام و سیلی از احساساتی آورده که او تا کنون سعی کرده بود زیر خاک پنهان کند. سفر «هائه‌سونگ» خاک را کنار می‌زند. به مکالمه‌ی «نورا» با همسرش در مورد برخورد اولش با «هائه‌سونگ» دقت کنید. “اون خیلی کره‌ایه، وقتی پیششم حس کره‌ای نبودن و در عین حال کره‌ای بودن دارم.”

گذشته خودش را به او تحمیل کرده. او اینبار احساساتش را سرکوب نمی‌کند. حرف می‌زند و بار را از روی دوشش برمی‌دارد. با «آرتور»به انگلیسی و در قالب شخصیت منطقی و رواقی فعلی. با «هائه‌سونگ» به کره‌ای و مثل همان دختربچه گریان و احساساتی سابق‌. از قسمت حرف می‌زند و از تناسخ و از اینکه شاید در زندگی‌های بعدی‌اش این عشق به سرانجام برسد. «دختری که به خاطر داری دیگه وجود نداره. وجود داشت. اینجا پیش تو ننشسته اما این به معنای غیر واقعی بودنش نیست. فقط ۲۰ سال پیش، پیش تو جا گذاشتمش.»

سکانس آخر فیلم. «نورا»، حالا که بار سنگین گذشته را از روی دوش خود برداشته، برای اولین بار فرصت سوگواری پیدا می‌کند. زمانی برای قبول این واقعیت که او انتخابش را از بین تمام زندگی‌های بالقوه‌ای که می‌توانست داشته باشد کرده و حرف‌های  رمانتیک بودیستی در مورد زندگی قبلی و بعدی، قرار نیست مرهمی برای دردش باشد. «سلین سونگ» و بازیگر نقش اصلی‌اش به زیبایی و بی آنکه اغراق‌آمیز به نظر رسد این سوگواری را به تصویر می‌کشند و آغوش «آرتور» در انتها مثل خطی‌ست که «نورا»ی حال را کاملا از گذشته جدا می‌کند.

گرچه به نظر می‌رسد که «سونگ» بیشتر تمرکز و انرژی خود را روی پایان‌بندی فیلم گذاشته و دو سوم ابتدایی فیلم کمی جلانخورده می‌نماید؛ اما ترجمه «سونگ» از احساسات پیچیده انسانی (متاثر از سابقه تئاتری‌اش) به زبان سینما تحسین برانگیز است. «زندگی‌های پیشین» بیشتر از همه‌چیز باید برای صداقتش در روایت داستان مورد توجه قرار گیرد. برای اینکه پاهایش را روی زمین نگه می‌دارد. برای احترامش به مخاطب و نفروختن رویا. سخت می‌توان تصور کرد «زندگی‌های پیشین» جزو فیلم‌های مهم فصل جوایز سینمایی نباشد.

دیدگاهتان را بنویسید

سینما فرنگ

نویسنده سایت فیلم و سریال یک فرد با تخصص و علاقه‌مندی به دنیای سینما و تلویزیون است.

تاریخ انتشار
1402/06/28
دسته بندی
اخبار مرتبط
واکنش شدید کارگردان سریال Sopranos به شرایط فعلی تلویزیون

واکنش شدید کارگردان سریال Sopranos به شرایط فعلی تلویزیون

«دیوید چیس» کارگردان سریال تلویزیونی Sopranos وضعیت کنونی تلویزیون را فاجعه‌بار خواند. درام مافیایی تلویزیونی «خانواده سوپرانو» (Sopranos) یکی از بهترین آثار ساخته شده در این مدیوم محسوب می‌گردد که با بازی خارق‌العاده «جیمز گاندولفینی» فقید، بین سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۷ میلادی پخش شد و در طول ۶ فصل، بینندگانش را با وقایعی جذاب و […]

سینما فرنگ
1402/10/25
0
پیش‌بینی باکس آفیس هفته پایانی سال

پیش‌بینی باکس آفیس هفته پایانی سال

پیش‌بینی باکس آفیس هفته: «آکوامن 2» در طول آخر هفته ایام کریسمس، با وجود عملکرد نسبتاً ضعیف نسبت به توقعات، عددی در حدود 37 تا 43 میلیون دلار در اولین نمایش خود در بازار داخلی فروخت. گفتنی است این میزان در مقایسه با عملکرد قسمت اول که پنج سال پیش اکران شد و همچنین در […]

سینما فرنگ
1402/09/30
0
نقد Anatomie d’une chute: تصمیم گرفتن 

نقد Anatomie d’une chute: تصمیم گرفتن 

«آناتومی یک سقوط»، آخرین فیلم «ژوستین تریه» و برنده نخل طلای کن، یک درام دادگاهی رئال و مدرن است که یک پرونده پیچیده را بدون کوچکترین گاف و یا افت ضرب داستانی روایت می‌کند. بی آنکه ثانیه‌ای اضافه‌گویی کند یا چیزی از قلم انداخته باشد. فیلم ساختن با محوریت عدالت ساده نیست چون مشکل است […]

سینما فرنگ
1402/09/28
0
نقد Perfect Days: زیبایی در امر عادی

نقد Perfect Days: زیبایی در امر عادی

آخرین فیلم «ویم وندرس» مدیتیشنی دو ساعته روی زندگی‌ست. زندگی به معنای عریان و واقعی‌اش. زندگی ای که تحت تاثیر ارزش‌های ساختگی اکثرا کاپیتالیستی قرار نگرفته و تمامش، از اولین پرتو نور لحظه‌ی طلوع، تا لرزش‌ برگ‌های درختانش، تا گریه کردن با ترانه‌ای از «نینا سیمون»، به درستی زیسته می‌شود. «وندرس» یادآور می‌شود که زندگی […]

سینما فرنگ
1402/09/16
0
اختلاف وقایع فیلم Napoleon با روایات تاریخی

اختلاف وقایع فیلم Napoleon با روایات تاریخی

اختلافات وقایع فیلم سینمایی Napoleon با روایات تاریخی   تمامی فیلم‌هایی که درباره یک شخصیت تاریخی ساخته می‌شوند، واکنش مخاطبان و منتقدان را نسبت به انطباق دادن آن با مقوله واقعیت و روایات تاریخی را برمی‌انگیزد، بالطبع این موضوع درباره فیلم جدید «ناپلئون» نیز صدق می‌کند. به محض انتشار تریلرهای فیلم تاریخی حماسی ریدلی اسکات، […]

سینما فرنگ
1402/09/15
0
نقد آدم‌کش: لئون غیرحرفه‌ای

نقد آدم‌کش: لئون غیرحرفه‌ای

«آدم‌کش» تازه‌ترین فیلم «دیوید فینچر» است که برای نتفلیکس ساخته شده. شاید بزرگترین پروژه شکست‌خورده ۲۰۲۳. فیلمی که از آغاز تا پایانش، نه تنها حرف تازه‌ای برای گفتن ندارد که حتا سرگرم‌کننده هم نیست. به جای ترکیب خلاقیت فینچری و جذابیت نتفلیکسی، اینجا با ترکیب وسواس فینچری و بی‌مایگی نتفلیکسی طرفیم. مشخص است که «فینچر» […]

سینما فرنگ
1402/09/06
0